معرفی دین دین شینتویی

در هر دو کتاب مقدس اصلی دین شینتویی فقدان کامل تعلیمات مستقیم اخلاقی برای افراد عادی به چشم می‌خورد. موتوری(از شارحین بزرگ این دین در قرن هجدهم) این کمبود مقررات اخلاقی را برمبنای اعتقاد صحیح دین شینتویی این گونه توضیح می‌دهد: «تا آخر زمان، هر میکادو پسر یک الهه است. ذهن وی از نظر فکر و احساس در هماهنگی کامل با آن الهه است. وی به دنبال ابداعات جدید نبوده و بلکه طبق سوابقی که از زمان خدایان باقی مانده است سلطنت می‌کند. هر وقت هم دچار شک و تردید شود به غیب متوسل می‌شود تا برای وی فکر آن رب النوع را بازگو کند. نه تنها شخص میکادو بلکه وزرا و مردم تحت فرمان وی نیز بر حسب سنت‌ها و آداب دوران خدایان عملمی‌کنند. بنابراین در زمان های قدیم اندیشه‌ی میچی، یا راه و اخلاقیات هرگز اشاعه نداشت، با وجود آن که نظام نظری کسل کننده ای در ژاپن وجود نداشت، اغتشاش و آشوبی همگانی نیز وجود نداشت و امپراتوری با صلح و صفا اداره می‌شد. از این جهت که مردم ژاپن در عمل کاملا مقید به اخلاق بودند، دیگر نیازی به هیچ گونه نظریه‌ی اخلاقی نبود. سروصدایی را هم که چینی‌ها در مورد اخلاقیات نظری به راه انداخته اند به این خاطر است که آن‌ها در عمل اهمال کار بودند.

;