معرفی دین تاویی

تعالیم لائوتسه که در مرحله‌ی آغازین به صورت مکتب فلسفی بود، در مراحل بعد به صورت آیینی درآمد که سحر و جادو در آن غلبه داشت. سخنی که به تدریج در این آیین، مطرح شد، این بود که می‌توان راهی برای عمر طولانی یافت و آن راه، سحر و جادوست. این امر باعث شد که سحر و جادو و اعمالی این گونه، در این آیین، رونق بسیار بگیرد. این آیین به تدریج از شکل مکتبی فلسفی به دینی عامیانه و پر از اوهام و خرافات تبدیل گشت. اعمال دینی راهبان این آیین، بیشتر به صورت سحر و جادوست. همین عامل، باعث شده که این آیین، امروزه از رونق چندانی برخوردار نیست. پیروان این آیین عمدتا در چین زندگی می‌کنند. تائوییزم امروزی به تدریج پیروانش را از میان افراد تحصیل کرده و شهری از دست می‌دهد. البته این دین با سیاست اخیر ریاضت دینی در چین، یک بار دیگر، مطرح شده است. مطمئنا دین تائویی به عنوان یک آیین مذهبی به شدت رو به زوال است. یکی از صاحبنظران می‌گوید: برای متجاوز از یک هزار سال هیچ روحانی، فیلسوف و یا آموزگار برجسته ای در این دین به وجود نیامده است. همان نویسنده می‌گوید که این دین پایه‌ی غیرقابل تردید دین توده های مردم چین بوده است. کار دین توده‌ها به کجا خواهد انجامید؟ با ورود یک ایدئولوژی قوی به صحنه که همان مرام کمونیسم است، قضیه آن قدر پیچیده شده که دیگر قابل پیش بینی نیست. انجمن های دینی مهمی در سال های اخیر ظهور یافته اند، که بعضا به خاطر اشتراکات جریانات دینی مختلف بوده اند. همچنین جریان فعال و آگاهانه ای جهت تلفیق و ترکیب عقاید دینی گوناگون وجود داشته که شامل عناصری از تفکر دینی کنفوسیوسی، تائویی، مسیحیت، بودایی، اسلام و یهودی است که همه‌ی آن‌ها تا حدودی با مراسم و اعتقادات عامیانه‌ی قدیمی در آمیخته اند. هنوز طرح و الگوی منسجم و هماهنگی به چشم نمی خورد. شکی نیست که فلسفه‌ی تائویی برای همیشه پایدار خواهد ماند. دکتر" وینگ- تسیت"، که صاحب نظر مورد اشاره ماست، تصور می‌کند با رواج بیشتر آموزش در بین توده های چینی، این فلسفه بخشی از میراث فرهنگی مردم را تشکیل خواهد داد که در عین حال متمم خوبی برای انسانگرایی دین کنفوسیوسی خواهد بود. وی همچنین تصور می‌کند که نظریه ی" وو- وی "و یا فعال نبودن، فلسفه ای است که حتی در دوره‌ی پرتحرک و بدون وقفه ای نظیر عصر حاضر مورد نیاز است و اصول آن در مورد صرافت طبع، سادگی و سرزندگی موزون، نفوذ خود در هنر و شعر چینی را همواره حفظ خواهد کرد. نامبرده به نقل سخن پروفسور دابس می‌پردازد که می‌گوید: «تائوییسم فلسفی، با تعالی عرفانی و طبیعت گرایی خود، کسب آرامش در بدبختی‌ها از طریق پروراندن آرامش درونی، آزادی در عمل و عدم مداخله، شک نسبت به نظرپردازی و خوشبینی و پرورش سلامت جسمی و روحی، احتمالا به عنوان بخش مهمی از میراث چین باقی خواهد ماند». این مذهب در چین رو به انحطاط گذاشته و مى توان گفت که مرده است. دولت کنونى جمهورى خلق چین این مذهب را تا حدودى از دور خارج کرده؛ ولى در عین حال افراد زیادى هنوز از مبادى سحر و جادوى آن مذهب بهره مى گیرند و على رغم ممنوعیت رسمى حزب کمونیست چین در پیروى از این آیین، برخى از دولت مردان حزب مخفیانه به این آیین ایمان دارند و براى آموختن سحر و جادو مى کوشند.

;