کنفوسیوسی دین اصلی قدیم ترین کلت مستقل جهان که هنوز در صحنهی جهانی به حیات خود ادامه میدهد، است. بعضی از صاحب نظران مدعی هستند که دین کنفوسیوسی را به سختی میتوان در زمرهی ادیان به حساب آورد، و بلکه بیشتر یک مکتب اخلاقی است، زیرا که بنیانگذار آن اعتقاد به وجود یک خداوند مشخص، انجام مراسم دعا و نماز و پرستش همگانی یک ذات متعال را تشویق نموده است. در ضمن، پرستش وجود متعالی (خدا) نیز همواره به صورت رسمی وجود داشته است، تا این که این رسم قدیم در سال 1915 میلادی توسط جمهوری جدیدالتأسیس چین قطع گردید. به هر حال تفکرکنفوسیوسی در نقش یک دین عمل کرده است، اگر چه درجهی توفیق آن قابل بحث بوده است.
خوشبختانه اسناد و منابع اطلاع موثقی از آداب و آرای کنفوسیوس به دست ما رسیده است که ما را به حال و فلسفهی او آگاه میسازد، زیرا شاگردان او سعی بسیار کردند که تعالیم او را، هم از نخست، محافظت و نگاهداری کنند، توضیح و توصیفی نیزکه از حالات و عادات شخصی او کرده اند شرح و بسطی بسیار دارد که تا حدی قابل وثوق نیز هست. چینیان از دیرباز با شوقی فراوان دستورهای کنفوسیوس را مطالعه کرده و مطابق آن دستور رفته اند و سبک تعالیم و تربیت و اسلوب حکمرانی و مملکتداری کشور خود را به همان اصول که او بنیاد نهاد محفوظ و جاری داشتند و به قدری به اخلاق و مبادی او صاحب اعتماد و یقینند که روایات شامل جزییات زندگانی او و حتی کلمات او را منبع و محترم میدانند. نزد ایشان کنفوسیوس نه تنها مردی حکیم و فرزانه است بلکه انسانی کامل و دارای قلب سلیم و سرمشق و بزرگواری شمرده میشود. اخلاق شریف او خود مبین و نمایندهی دو قاعدهی انتظام و تناسب است که مبنا و پایه تعالیم او قرارداد ودر طول تاریخ همواره مردم چین به دنبال آن رفته اند که اگر اصول و قواعدی را که کنفوسیوس وضع کرده به درستی رعایت کنند و افرادی به همان سجایا و اوصاف تربیت شوند، هر آینه سرزمین ایشان به منتهای رفاه و سعادت خواهد رسید و نه تنها در زندگانی انفرادی ابنای بشر بهبودی کامل مشهود خواهد گشت و انتظامی کامل نیز در زندگانی خانوادگی وامور دولتی برقرار خواهد شد.
پیروان وی کوشش کردند به کمک تعالیم رهبر روحانی خود در معمای حیات نمود کنند، از این جهت هیچ آیینی مانند کنفوسیوس برای دنیا و زندگی ارزش و اهمیت قایل نشده و در فلسفهی زندگی عمیق نگردیده، پایهی تعالیم اوبر مبنای پنج رابطه بنا شده که عبارتند از:
رابطهی بین کارفرما و کارگر، پدر و پسر، زن و شوهر، برادر بزرگ تر و برادر کوچک تر، دوست بزرگ تر و دوست کوچک تر.
بر اساس تعالیم او دو نوع روح در جهان وجود دارد:
در حقیقت اصطلاح کنفوسیوسی یا کنفوسیوس گرایی(confucianism)نامی است که توسط غربیها استعمال میشود و نه خود چینی ها، این دین را به نام (جوچیائوjuchiao) مینامند که میتوان آن رابه صورت"آموزش حکیمانه" یا "صاحب نظر" ترجمه نمود. همچنین واژهی سینیسم(sinism) نیز گاهی مواقع برای اشاره به مذهب قدیم چین، پیش از ظهور کنفوسیوس، به کار گرفته شده است.
;