"گورونانگ" مدعى نوعى وحدت دینى در هند شد و اعلام داشت که هدف کلیه مذاهب و ادیان یکى است؛ پس باید با هم متحد شوند. به نظر مى رسد پیامبر این مذهب جدید التأسیس با مطالعهی اسلام و ادیان هند، نوعى الوهیت براى خود قایل شد. او مدعى شد که بخشى از وجود خداست و عده اى از پیروانش باور کردند و فرقهی سیکها را به وجود آوردند. این فرقه پس از گورونانگ را نه نفر دیگر به نام کوروى اداره میکنند که وظیفهی آنها تبلیغ این مذهب است. کتاب مذهبى آنها گرانت صاحب نام دارد که مجموعه ادعیه و سرودهاى مذهب سیک است. سیکها این کتاب را بسیار مقدس و محترم مى شمارند.
پنج کاف معتقدات این مذهب را تشکیل مى دهد:
1-کیش: موى بلند نهادن و کوتاه نکردن آن از ولادت تا مرگ.
2-کاش: شلوار کوتاه که همیشه در زیر لباس مى پوشند و از خود دور نمى کنند.
3-کار: دستبند و حلقه اى از آهن که علامت اطاعت از مذهب است که در دست راست دارند.
4- کریپان: خنجر یا شمشیرى که یک نفر سیک باید همیشه آن را با خود داشته باشد.
5-کانکا: شانه براى پاکیزه نگاهداشتن موى سر. این تعالیم و عقاید با عقاید هندویی فاصله زیادى ندارد.
;