معرفی دین سیک

معناى واژه  سیک

اگر چه واژه‌ی سیک به معناى شیر آمده، ولى به معناى شاگرد هم گفته مى شود.  

عقاید و آراء مذهبی دین سیک

نانگ(نانگ در لغت سانسکریت به معناى شفاى درد یا هستى صرف است که به" بابانانگ" شهرت یافته و به احترام، وى را" گرونانگ دیوجى" می‌گویند) رهبر این فرقه به بت و بتخانه اعتقاد نداشت. نانگ خداى یکتاى جهان را حق نامید. وى مى گفت خدا به هر نامى که خوانده شود، فقط او قادر متعال و حق است. سعادت و وصول به نیروانا همان استغراق در ذکر حق است. وى «مایا» یا صورت وهمى جهان را که در دین هندو آمده است، پذیرفت و گردونه تناسخ و قانون عمل و عکس العمل را تا حدودى قبول کرد. او خوردن گوشت را براى پیروانش مباح دانست، ریاضت و بت پرستى را ممنوع کرد، نظام طبقاتى و تعدد زوجات را هم حرام شمرد. در اشعار عرفاى سیک مشرب بت و بتخانه به صورت سمبل به کار رفته و رمزى از حیقیت است. نانگ به ریاضت روى آورد و شیوه‌ی درویشى پیشه ساخت. ابتدا به کم خورى پرداخت و بعد از آشامیدن شیرگاو اکتفا کرد. و آن گاه به خوردن روغن و بعد به خوردن باد مشغول شد. دوران باد هواخورى یعنى فصل رسیدن مائده هاى آسمان است. نانگ از خوردن گوشت خوددارى مى کرد. اما مریدان و پیروانش بعدها گوشت مى خوردند. نانگ همه‌ی مردم را مخلوق مى دانست نه خالق. او منکر حلول و اتحاد بود. وسیله تقرب به حق از نظر نانگ کمک به جانوران و آزار نرساندن به آن هاست.

 نانگ گفته است: آنان که به خدا پیوستند، رو سفید هستند، خالق با مخلوق و خلقت یا خلق است. پس خداوند در همه جا هست و نباید به کسى ناسزا گفت. سیک (به کسر سین) شیر را گویند و گور (به ضم گاف) به معناى پیشوا و مقتدر است. عده اى از این گورها اهل سلوک بودند و برخى از خواص این فرقه به سلوک مى پرداختند و به روح نانگ و دیگر گورها متوسل مى شدند و تا زمان گورى پنجم اهل سلوک بودند. درحال سلوک باید از مصرف مشروبات و دخانیات دورى کنند، از روشنایى و اصوات و خواب پرهیز کنند، دروغ نگویند، فکر بد نکنند، هر صبح آب تنى کنند، در ساعاتى از روز خلوت کنند و با همسر خود نیامیزند. روز متولد گورونانگ در هند تعطیل است. سیک‌ها پس از گورى دهم در انتظار موعودى نیستند. روحانیت؛ از میان پیروان این مذهب، عده اى سمت ملایى و رهبرى مذهبى سیک‌ها را بر عهده دارند، گروهى واعظ مى شوند و برخى علم موسیقى مربوط به مذهب را مى آموزند. گور به کسى گفته مى شود که آماده سلوک روحى است. گور باید مطالبى را که سینه به سینه نقل شده (یعنى در کتب مقدس وجود ندارد و سماعى است) به شاگرد خود بیاموزد.

;