در متون بودایی تا جاییکه بررسی شده هیچ گونه اشاره ای به شناسایی خالق جهان و یا پرستش آن نشده، بودا نیز ادعای رسالت و پیامبری نکرده است. لذا از نگاه پیروان آیین بودا، او فقط راهبری است که راه معرفت و سعادت را نشان میدهد و از وجود مافوق طبیعت که ازلی و ابدی است و خالق و صانع آسمانها و زمین است و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات است بحثی به میان نیاورده است». خدایان که در هند مورد پرستش بوده اند از دیدگاه بودا خود فناپذیر و موجودات ناپایداری هستند و کم ترین اثری در حال آدمیان ندارند، بنابر این پرستش و عبادتی هم برای آنها منظور نمی شود. دانشمندان بودایی خدای برهمایی را خدای مغرور و خودبین میشناسند، به خصوص وقتی این خدا دربارهی خودش حرف میزند، آن جا که میگوید: «من برهما هستم من خدای عظیم و والامقام هستم، پادشاه خدایانم، من خود زاده نشده ام و مخلوق نیستم، من جهان را خلق کرده ام، من حکمران و خداوندگار جهان هستم» و بوداییان به طور صریح میگویند: که جهان قدیم است و کسی آن را خلق نکرده است. و همچنین اعتقاد به بهشت و جهنم و حساب و جزا در آیین بودا وجود ندارد.
;