یکی از روشن ترین وجوه تمایز بین ادیان جاینی و هندویی آن است که مهاویرا نظام طبقاتی چهارگانه کاست را به شدت محکوم میکرد. وی در عوض، تمام پیروان خود را داوطلبانه در یک نظم رهبانی به نام «سنگ ها» درآورد که از نظر لغوی به معنی "جماعت" است. با این حال، دین جاینی به خاطر فقدان یک اصل مثبت و سازنده در مورد سازمان اجتماعی، هرگز نتوانسته خود را به طور کامل از ایدهی نظام طبقاتی کاست که در زندگی هندوان قدرتمند حضور داشته خلاص کند. حتی خدایانی که در قرون و اعصار بعدی بین معتقدین به دین جاینی دوباره منصوب شدند نیز به حسب درجات اجتماعی ترتیب یافته اند. «مثل روی زمین، و یا مثل سرزمین هند که سپورهایی هستند که به امر جاروکشی برای افراد دیگر مشغول بوده و از آنها جدا زندگی میکنند، در آسمانها نیز خدایانی وجود دارند که کارهای کم اهمیت خدایان دیگر را انجام داده، و از آنها جدا زندگی میکنند. روی هم رفته در بهشت و دوزخ نود و نه نوع خدا وجود دارند که به خاطر این که وظیفه آنها خدمتگزاری به خدایان دیگر است، خدایان پست و حقیر قلمداد میشوند» کارما، که عبارت است از اصل اخلاقی پاداش و مکافات در مقابل اعمالی که فرد انجام داده، از ویژگی های مهم دیگر دین جاینی به حساب میآید. کاربرد واقعی این اصل در تناسخ ارواح است که موجب تولد دوبارهی روح در همین دنیای سراسر بدبختی و یا در یکی از چندین بهشت و جهنمی است که از دین هندویی به مذهب جاینی منتقل شده است. این تولد دوباره به اعمال هر فرد در حیات پیشین وی بستگی دارد. «اکنون من به ترتیب هشت نوع کامرا را که تحت انقیاد آن، روح در حلقه تولدهای متوالی میچرخد شرح خواهم داد». «با آسیب رساندن به این موجودات، افراد به ارواح خود ضررمیرسانند و دوباره و چندباره به عنوان یکی از همانها متولد میشوند». زن بودن در آیین جاینی و کتب مقدس آن به شدت محکوم شده است.
;