به منظور آشنايي دقيق تر و داوري منصفانه لازم است نظر زرتشت را در كلام خود او «گاتاها» بجوييم. قديمي ترين و مقدس ترين قسمت اوستا گاتاهاست. كه در ميان يسنا جاي داده شده است. اين سرودها در خود اوستا «گاتا» و در پهلوي«گاس» ناميده شده كه جمع آن «گاسان» است و گاسانيك تركيب صفتي آن است. و در سانسكريت گاثا ناميده مي شود. در كتب ديني بسيار قديمي برهمني و بودايي گاتا عبارت است از قطعات منظومي كه در ميان نثر قرار دارد. گاتاهاي اوستا نيز به اين صورت است و به دليل موزون بودن، گاتا ناميده مي شود.
در گاتاها سخني از مراسم هوم، فروشي ها، مجموعهی خدايان طبيعي نيست. اين مسأله يا به اين دليل است كه در گاتاها دين به شكل اوليه و عالي تر آن ارایه شده و يا اين كه، به احتمال بيشتر، اين سرودها عمدتاً به تعاليم پيامبر دربارهی ناسازگاري اورمزد و اهريمن پرداخته است. به هر حال گاتاها (سرودها)ي زرتشت به اندازه اي مقدسند كه در تمام اوستا به هر يك فصل (هايتي) آن و به هر يك قطعه (و چس تشتي) آن و به هر يك فرد (افسمن) آن و به هر كلمه(و چ) آن و به معني هر يك از كلمات (آزئينتي - زند) آن درود و ثنا فرستاده مي شود.
كل گاتاها 17 هائيتي (فصل) است و شامل 238 قطعه و 896 بيت و 5560 كلمه است. گاتاها شامل پنج قسمت است و هر يك از اين پنج گات با اولين كلمه اي كه با آن شروع مي شود ناميده مي شود. اولين گاتا موسوم است به اهون وثتي (اهنود) از يسناي 28 تا 34 متعلق به گاتا اهنود است. پس از آن هپتنگ هائتي (هفت پاره) شروع مي شود از آن جا كه اين قسمت منثور است، جزء گاتاها نيست؛ ولي از زمان قديم ميان گاتاي اول و دوم جا داده شده است. از حيث عبارت مثل گاتاست؛ ولي به قدمت گاتا نيست،با توجه به اسمش بايد هفتها باشد؛ ولي بعدها يك هاي كوچك به آن افزوده شد و داراي هشتها شد و از يسناي 35 تا 42 را شامل مي شود. گاتاي دوم اشتاويتي (اشتود) است و از يسناي 43 تا يسناي 46 است. سومين گاتا سپنتامينيو (سپنتمد) به معني خرد مقدس است و از يسناي 47 است تا 50. گاتاي چهارم و هوخشتر يعني اقتدار نيك و كشور خوب، است و فقط داراي يكها ست كه يسناي 51 را به وجود آورد. پنجمين و آخرين گاتا موسوم است به وهيشتواشتي (وهشيتواش) و داراي يكها يسناي 53 است که معناي اين كلمه بهترين خواسته و نيكوترين ثروت است.
حال ببينيم زرتشت در گاتاها چگونه خداي خود، اهورامزدا، را توصيف كرده است. واژه اي كه زرتشت در اوستا (گاتاها) براي خداي يگانه به كار برده اهورامزداست. در آغاز بيشتر نيايشها اين عبارت به چشم مي خورد: «خشنوتره اهورهه مزدا» يعني به خشنودي اهورامزدا. در گاتاها گاهي اهورامزدا جدا از هم استعمال شده است؛ مثلاً در يسناي 28 بند اول، مزدا تنها براي خدا آمده است. در بند هشتم همين يسنا ابتدا اهور و پس از چندين كلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند ششم برعكس اول مزدا و پس از چند جمله، اهور ديده مي شود. در بند دوم مزدا اهورا به كار برده شده است. در سراسر گاتاها هر جا، اين دو واژه با هم آمده، مزدا مقدم بر اهورا ست. در يسنا 28 بند اول زرتشت مي گويد: «تو اي مزدا اهورا مرا از خرد خويش تعليم ده و از زبان خويش آگاه ساز كه روز واپسين چگونه خواهد بود؟» در ساير بخش هاي اوستا بر عكس گاتاها هر جا كه اين دو واژه با هم آمده، اهورا مقدم بر مزداست؛ البته در بعضي قسمت هاي اوستا نيز مزدا اهورا، آمده است. در سنگ نوشته هاي ميخي نيز بيشتر اهورا مقدم بر مزدا مي آید.
مزدا در بعضي بندهاي گاتاها به معني حافظه و به حافظه سپردن و به ياد داشتن است. اين واژه در سانسكريت «مذش»، به معني دانش و هوش مي باشد. بنابراين وقتي كه مزدا براي خدا به كار برده شده است از آن معني هوشيار و آگاه و دانا اراده كرده اند. پس اهورا مزدا به معني سرور داناست.
از نظر زرتشت تنها اهورامزدا شايسته پرستش است: «تو بايد آن كس را با ستايش پارسايي خود بستايي كه هميشه مزدا اهورا نام دارد.» (یسنا 45، بند 1) همچنين مي گويد: «كسي كه بر ضد دروغ با زبان، انديشه و دست؛ ستيزگي كند، خوشنودي مزدا اهورا را به جاي آورد.» (يسنا 33، بند 2)
زرتشت عظمت و جبروت را مختص اهورامزدا مي داند و او را آفرينندهی يكتا و خداوند توانا مي داند. وي در یسنا 44 با يك زبان شاعرانه دربارهی توحيد و اقتدار خداوند مي گويد: «از تو مي پرسم اي اهورا مزدا كيست پدر راستي؟ كيست نخستين كسي راه سير خورشيد و ستاره بنمود؟ از كيست كه ماه گاه تهي است و گاهي پر؟ كيست نگهدار زمين در پايين و سپهر در بالا؟ كيست آفرينندهی آب و گياه؟ كيست كه به باد و ابر تند روي آموخت؟ كيست آفرينندهی روشنايي سود بخش و تاريكي كيست كه خواب و بيداري آورد؟ كيست كه بامداد و نيمروز و شب را قرار داد؟ و دينداران را به اداي فريضه گماشت؟ كيست آفرينندهی فرشتهی مهر و محبت آرمتي؟ كيست كه از روي دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟ پس از تمام اين پرسشها زرتشت در پاسخ چنين مي گويد: «من مي كوشم فردا كه تو را به توسط خرد مقدس آفريدگار كل به درستي بشناسم.» (يسناي 45 – بند 6) اهورامزدا خيرخواه بندگانش است و ستايش ايشان را مي شنود. زرتشت خدايش را مي بيند و كلمات او را مي شنود. او شنيدن صدای خدا را توضيح مي دهد. او از خدا مي خواهد تا با او سخن بگويد «با دهان خویش» وي در همين ارتباط در جاي ديگر مي گويد: «اي اهورامزدا همين كه تو را با ديده دل نگريستم در انديشه خود دريافتم كه تويي سرآغاز و سرانجام، تويي سرچشمه منش پاك، تويي آفريننده راستي و تويي داور دادگر كارهاي جهاني»(يسناي 28، بند 8)
زرتشت عظمت خدا را نه با انديشه و تمركز بلكه با شهود مستقيم ديد. «پس آيا من در ذهنم مي فهمم كه تو قديم هستي، تو پدر خرد مقدس هستي من تو را با چشمانم درك كرده ام، تو حقيقت را آفريدي. تو اهورا هستي (یسنا 31، بند 8). همچنين در يسناي 44 آمده است كه او خالق همه چيز است همه چيز به او وابسته است. (یسنا 44، بند 5) او همه چيز را مي داند.(یسنا 31، بند 13)
از اين رو، با توجه به سخنان زرتشت در گاتاها، مي توان اذعان كرد كه او، به خدايي واحد و قادر مطلقي كه خالق همهی چيز است اعتقاد داشت. يعني زرتشت هم به توحيد ذاتي و هم توحيد خالقي را باور داشت. حتي به نظر مي رسد كه زرتشت تدابير و امور عالم را نيز به خداي واحد يگانه نسبت داده و او را رب و مدبر عالم مي داند. آنچه در يسنا 44 آمده است و پيشتر به آن اشاره شد به براين ادعا اشاره مي كند.
;