
در این مقاله می خوانید :
وظایف و مسئولیتهای دین نسبتبه جامعه، صرفاً از منظر دین ـ و نه جامعه ـ و آن هم تنها دین مبین اسلام که خود را صورت اتّم و اکمل ادیان آسمانی یا ابراهیمی میداند در این مقاله بررسی کرده ایم.
وجود سوءتفاهم و مجادله و خصومت، بهخصوص دربين اديان برتر ابراهيمي كه از مشتركاتی فراوان و در رأس آنها اعتقاد به يك خداي واحد برخوردارند، بههيچوجه مطلوب و پسنديده نيست و
همۀ ما محتاج بازبيني و فهم جديدي از دين خود و ديگران در رفع این سوءتفاهمات و ايجاد محبت و همدلي و همكاري بهجاي خصومت و نفرت و تقابل ميباشيم.
در بررسي علل و عوامل سوءتفاهمات و خصومتهاي گذشته و جاري بين اديان ابراهيمي نكاتي را بهطور خلاصه مطرح کرده ایم.
امروزه، با پارادايمهاي جديدي كه براي انسانها در جوامع گوناگون بشري مطرح شده، نيازمند زبان جديد از دين هستيم، تا بار ديگر دين شأن و منزلت قديمي خود را در بين ابناء بشر بهدست آورد و حفظ كند. پارهاي از اين خصوصيات، ضروريات، انتظارات، و پارادايمهاي جديد بهطور مختصر اشاره شده است.
دين و جامعة جديد، بيش از هر زمان ديگري، رفع سوءتفاهمات گذشته اديان و درك درست از همديگر، و همكاري متقابل همة جوامع بشري، اعم از ديني و غيرديني، را ميطلبد و براي ادامة حضور سرزنده و فعال در درون جامعه واحد بشري چارهاي جز اين تفاهم و همكاري نيست.
همكاري بين اديان بزرگ ابراهيمي نهتنها ممكن و بلكه لازم و واجب است و كليد اين تعاون و همكاري، و تبيين و تثبيت پايههاي فكري ـ اعتقادي آن، بهدست عالمان ديني و سازمان روحانيت اديان مختلف ميباشد، زيرا آنان ـ بهنحوي ـ رهبران حقيقي جوامع خويشاند.
در درون و بيرون از هر سنت ديني (اعم از مسيحيت و اسلام)، بهمنظور رفع سوءتفاهمات و دودستگيها و مخاصمات، بايد كار را از مشتركات شروع كرد و همواره پيام و شخصيت و سيره و روش پيامبران الهي بزرگ هر دين را مدنظر قرار داد كه چگونه فقط براي احياي «كلمة الله» و رضاي خداوند متعال قدم برميداشتند.