
در این مقاله می خوانید :
مهمترين ويژگي اخلاقي ايشان اخلاص در عمل و همراهي كامل قول و فعل بود، كه اين البته بههيچوجه كار آساني نيست.
خصوصيت منحصربهفرد علامه جعفري این بود كه شخصاً و ذاتاً متفكر بودند و حين آشنايي با فلسفه شرق و غرب خود را در حصار هيچكدام از آنها محصور نميكردند و شخصاً در باب انسان و جهان و دين و ايمان و اخلاق و عرفان و جبر و زمان و ... ميانديشيدند و نظريهپردازي ميكردند. ليكن، باوجود اين همه فضل و دانش و تفكر و تعليم و تعلّم، استاد هرگز هيچگونه ادعايي نداشتند و همواره خود را چيزي بيش از يك طلبه ساده، منتهي پر از شور و نشاط علمي، نميدانستند.
نكته ديگر در سلوك اخلاقي استاد جعفري دوري از جدل و جدال و مجادلة علمي، تساهل و مدارا دربرابر آراء و نظرات ديگران، و پذيرش سخن درست و منطقي حتي از ناحية شاگردان و زيردستان خود بود. اصلاً قبول نداشت كه همه حقّ و حقيقت نزد كسي ـ جز انبياء و اولياء و ائمه معصومين عليهمالسلام ـ باشد، چه رسد به خود ايشان! و انبوه ديگران نيز به¬كلي فاقد آن باشند!
استاد جعفري به تمام معنا يك طلبه راه علم و ايمان بود كه هدف و مقصدي بالاتر و والاتر از اعتلاي «كلمه¬الله» نميشناخت و در اين راه، تا آخرين روزهاي عمر، هرگز از پاي ننشست و قلم فرو نگذارد.
حقيقتاً كه در حق چنين استاد فرزانهاي بايد گفت «عاش سعيدا و مات سعيدا».
نكته ديگر اينكه مرحوم علامه جعفري بههيچوجه در فكر تأمين معاش و تنظيم امورات زندگي نبود ، بهنحويكه ايشان را از هدف اصلي خود كه تعليم و تعلّم ديني باشد ــ دين به معناي وسيع كلمه ــ بازدارد.
ويژگي اخلاقي بارز ديگر استاد جعفري اين بود كه ايشان واقعاً همة فكر و ذكر و كارهايش «لله رب العالمين» بود و ذرهاي هواي نفس در آنها دخالت نداشت. نميخواهم غلو كنم و بگويم حضرتشان معصوم بود، اما يقيناً تالي تلو معصوم بود، يعني بههيچوجه گناه ظاهر و باطن عمدي و خودخواسته نداشت.
از خصوصيات ديگر آن استاد فقيد كوشش بيوقفه در راه اعتلاي علم و دانش و حكمت و معرفت، بهويژه دربين نسل جوان و دانشگاهي، اعم از استاد و دانشجو، بود.
مرحوم آقاي جعفري (ره) از فيلسوفان زندگي بود، يعني دغدغه حيات داشت، حيات معقول انساني كه انسان را به هدف والاي حيات، ذات مطلق حضرت احديت، رهنمون شود.