حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی گفت: هر انسانی در هر شرایطی بخواهد به چیزی راضی بشود به وساطت فیض رضاست، هیچ کس کسی را راضی نمیکند مگر به افاضه رضوی هیچ کس از کسی راضی نمیشود مگر به افاضه رضوی، ذات اقدس الهی اگر بخواهد بر اساس ﴿رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾ فیض رضوان را بهره کسی کند به وساطت رضاست، این القاب از اسمای خاص الهی است.
این مرجع تقلید در سخنانی بیان داشت: وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) به عنوان عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) معروف شده است، سخنی از رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء) رسیده است که همان سخن هم در نهجالبلاغه از امیرالمومنین (علیه السلام) به زبانی دیگر بیان شده است و آن این است که «لایقاس بهم احد» یعنی هیچ کسی را نمیتوان با اهل بیت (علیهم الصلاه و علیهم السلام) مقایسه کرد، این احد اختصاصی به انسانها ندارد، فرشتهها هم در برمیگیرد یعنی نه تنها در جوامع بشری هیچ کس را نمیشود با ائمه (علیهم السلام) سنجید هیچ فرشتهای را هم نمیشود با ائمه (علیهم السلام) سنجید برای اینکه اینها خلیفه اللهاند و انسان کاملند و خلیفه الله و انسان کامل معلم ملائکه است و هیچ شاگردی را هم با معلم نمیشود سنجید لذا «لایقاس بهم احد» احدی را با اهل بیت عصمت و طهارت و دودمان رسول اکرم حضرت محمد ابن عبدالله (علیهم آلاف التحیّه و الثناء) نمیشود سنجید و چون هیچ کسی را نمیشود با اهل بیت عصمت و طهارت سنجید اگر در بین اینها وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) به عنوان عالم اهل بیت ملقب شده است یعنی علوم اهل بیت به وسیله این حضرت ظهور میکند و منتشر میشود همه عالمند منتها علوم آنها توسط امام رضا (سلام الله علیه) منتشر میشود.
او با اشاره به آثار و برکات معنوی و علمی حضور امام هشتم(ع) در ایران اذعان کرد: گرچه وجود مبارک امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) مؤسس این مکتب جعفریاند ولی ورود معارف به ایران و بخش وسیعی از دنیای اسلامی به برکت امام رضا (سلام الله علیه) است و با آمدنش در ایران تحول فکری در جهان اسلام پدید آمد نه تنها در حوزههای ایران وقتی وجود مبارک امام رضا (علیه آلاف التحیّه و الثناء) مقام شامخ امامت را ترسیم میکند و نیاز جامعه را به امام بیان میکند میفرماید که اولاً امام او «عالمٌ لا یجهل راعٍ لا یمکر» ما برای رهبریهای الاهی دو وصف ممتاز لازم داریم یکی علمی که مصون از جهل باشد یکی سیاستی که مصون از مکر باشد یکی علمی که مهد باشد و دیگری عملی که خالص باشد یکی علمی که جهل در او راه پیدا نکند یکی هم قدرتی که عجز در او راه پیدا نکند و این دو وصف ممتاز بالاصاله مال ذات اقدس الهی است و اگر کسی مظهر خداوند و خلیفه خداوند و انسان کامل بود به نوبه خود همین دو تا وصف را به اندازهای که یک انسان میتواند داشته باشد داراست.
آیت الله جوادی آملی در تبیین مقام ولایت بیان داشت: جامع مشترک بین نبوت و امامت همان مقام شامخ ولایت است؛ ولایت باطن امامت ائمه(علیهم السلام) و رسالت مرسلین و نبوت انبیا(علیهم الصلاه و علیهم السلام) است چه اینکه ولایت عام و مطلق باطن امامت عام، رسالت عام و نبوت جامع و فراگیر است، این ایام متعلق به مقام والای ولایت است و وظیفه موحدان عالم، حقشناسی این مقام شامخ الهی است.
او در ادامه با اشاره به توطئه دشمنان اسلام برای وارد کردن خدشه به مقام شامخ نبوت و امامت اشاره کرد و گفت: اگر انسان ولیّ خدا شد با خدا ارتباط تنگاتنگ دارد وقتی با خدا ارتباط ناگسستنی برقرار کرد مورد هتک حرمت دشمنان توحید است زیرا اولیای الهی چیزی جز توحید ناب ندارند و نیاوردند و اگر در سلسله الذهب امام هشتم(سلام الله علیه) آمده است «کلمه لا اله الا الله حصنی» و از طرفی هم درباره ولایت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) هم آمده است که «ولایه علی(علیه السلام) حصنی» این نه به آن معناست که برای نجات از عذاب دو دژ جدای از هم در جهان هستی هست بلکه یکی دالان ورودی دیگری است و یکی مقدمه دیگری است و یکی شرط دیگری است و این «ولایه علی بن ابیطالب(علیه السلام) حصنی» که شرط حصن بودن توحید الهی است از سخنان علی بن موسی(علیهما السلام) هم کاملاً بر میآید وقتی وجود مبارک امام هشتم آن حدیث سلسله الذهب را تبیین کرد و فرمود همه اجداد کرامم و گرامیام از فرشتگان رحمت نقل کردند و فرشتگان رحمت از ذات اقدس الهی پیام آوردند که «کلمه لا اله الا الله حصنی» آنگاه فرمود: «بشروطها و انا من شروطها» همین بیان نورانی را امام باقر(ع) هم دارد، همین بیان نورانی را امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) هم دارد که ولایت خاندان ما شرط حصن بودن توحید است یعنی وقتی میتوان وارد قلعه مستحکم توحید ناب شد که از رهبری اهل بیت مدد گرفت و در شرایطی که تنها قلعه نجات، توحید ناب است و دالان ورودی این قلعه ولایت اولیای الهی است دشمن به فکر منهدم کردن همین قلعه است به این فکر بنیاد مرصوص توحید و ولایت با هتک حرمت صهیونیست منهدم میشود ﴿یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ﴾ اگر ممکن نیست انسان نور آفتاب را با فوت دهان خاموش کند یقیناً ممکن نیست نور ﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾ را با نور تبلیغ با فوت تبلیغ سوء خاموش کرد، این شدنی نیست.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: وجود مبارک امام هشتم(ع) که به لقب پرافتخار رضا ملقب است به این معناست که هر انسانی در هر شرایطی بخواهد به چیزی راضی بشود به وساطت فیض رضاست، هیچ کس کسی را راضی نمیکند مگر به افاضه رضوی هیچ کس از کسی راضی نمیشود مگر به افاضه رضوی، ذات اقدس الهی اگر بخواهد بر اساس ﴿رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾ فیض رضوان را بهره کسی کند به وساطت رضاست، این القاب از اسمای خاص الهی است اینها خلیفه اللهاند و خلیفه الهی در ماسوای الهی کار الهی را به مظهریت الهی انجام میدهد این انسانهای بزرگوار آنچنان واسطه فیضاند که هیچ کس در هیچ مقطعی از هر چیزی از هیچ چیزی یا از هیچ کسی خشنود نخواهد شد مگر به وساطت مقام والای رضوی.
او در ادامه به تبیین مقام خلیفهالله بودن امام پرداخته و گفت: مرحوم کلینی از امیرالمؤمنین نقل کرد که خدا را با خدایی بشناسید، رسول را با رسالت بشناسید و اولوا الامر را با امر به معروف و نهی از منکر شناسایی کنید. اگر ما امامت را شناختیم امامشناس خواهیم بود. وجود مبارک امام هشتم(سلام الله علیه) مقام منیع امامت را تبیین کرد بعد فرمود امام کسی است که در تمام روی زمین دومی ندارد یعنی مثل اعلای ﴿لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ﴾ است. فرمود چون امام واحد دهر و فرید دهر است و احدی همتای او نیست لذا به فکر احدی در نمیآید که امامت را بشناسد و امام را شناسایی کند همان طوری که ستارههای آسمان در دسترس بشر عادی نیست شناخت مقام والای امامت در دسترس افکار مردم عادی نیست. اگر مردم امامشناس نیستند چگونه میتوانند امام را انتخاب کنند قهراً امامت انتصابی است نه انتخابی و ولایت امامت نه وکالت امام. وقتی ولایت شد نه وکالت، انتصاب شد نه انتخاب، مردم باید بپذیرند نه توکیل کنند. این حرف امام هشتم(سلام الله علیه) جوّ فکری مردم خراسان آن روز را هم دگرگون کرد.
آیت الله جوادی آملی ابراز داشت: یک وقت داشتن سنت خدا کافی نیست، یک وقت راه امام را رفتن کافی نیست! باید راه امامت و ولایت را به عنوان سنت یعنی طریق رسمی انتخاب بکنیم و طی کنیم، سنن اینها در شما باشد گاهی تعبیر میکنند به سنن، گاهی تعبیر میکنند به اخلاق، فرمود به دنبال سنن اهل بیت باشید تا این مَلِکات در جامعه زنده بشود تا بشود سنت تا بشود اخلاق.
او با اشاره به حدیثی از امام هشتم بیان کرد: از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) رسیده است «من جلس مجلس یحیی فیه امرنا لا یموت قلبه یوم تموت القلوب» اگر کسی بنشیند در مجلسی که امر ما خاندان عصمت و طهارت در آن مجلس زنده میشود روزی که دلهای دیگران میمیرد دل کسی که در مجلس ما نشسته است نمیمیرد چه اینکه از وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) باز رسیده است «رحم الله عبداً احیی امرنا» خداوند رحمت کند این بندهای را که امر ما را زنده نگه میدارد اباصلت هروی از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) سؤال کرد چگونه امر شما را احیا میکنیم؟ فرمود احیای امر ما به این است که علوم ما را یاد بگیرد و به دیگران منتقل کند زیرا مردم اگر معارف ما را و زیباییهای معارف و علوم ما را بفهمند حتماً ما را پیروی میکنند نه دیگران را چنین مجلسی مایه حیات دلهاست زیرا در چنین مجلسی علوم اهل بیت (علیهم الصلاه و علیهم السلام) زنده میشود و اینگونه از علوم دلهای خود انسان را زنده نگه میدارد آنگاه انسان زنده میتواند که مایه حیات دلهای دیگران بشود.